ایرانیان بارها نفت و رفتارهای رانتجویانه مرتبط با آن یا خود با غرب را مقصر بدبختیهای خود دانستهاند(آموزگار ۲۰۱۴؛ وهابی ۲۰۱۸.) در واقع ایران نمیتواند به توسعه اقتصادی-اجتماعی دستیابد، نه منحصرا به دلیل میزان بیرویه رانتجویی و رفتار غارتگرانه که نشانگان مزمن عدماعتماد به دلیل پدیدارشدگی اختلافات آشتیناپذیر در همه عرصههای زندگی است، بلکه عمدتا به این دلیل که نمیتواند اقتصادی شفاف و پاسخگو که به روی کسبوکارها باز است، داشتهباشد و بهعنوان سرزمین فرصتها عمل کند که آن را از ترکیبکردن همکاری و رقابت، نظم و تغییر و پویایی بازار به شکل تخریب خلاق با کارکرد ثباتبخشی دولت رفاه(یا هر شکل دیگر از تور ایمنی مانند مدل اشتغال مادامالعمر در ژاپن) باز میدارد.