به باور کارشناسان بازگشت سیاست فشار حداکثری ترامپ بر نفت ایران به دلیل شرایط اقتصادی خود ایالات متحده و نیز پایبندی چین به خرید نفت ایران، محکوم به شکست خواهد بود.
چرایی شکست سیاست فشار حداکثری بر نفت ایران
انرژی پرس , 3 آذر 1403 ساعت 14:13
به باور کارشناسان بازگشت سیاست فشار حداکثری ترامپ بر نفت ایران به دلیل شرایط اقتصادی خود ایالات متحده و نیز پایبندی چین به خرید نفت ایران، محکوم به شکست خواهد بود.
در سال ۲۰۱۸، تحریمهای آمریکا علیه نفت ایران از جمله صادرکنندگان، بانکها و شرکتهای کشتیرانی بزرگ ایران مجدداً اعمال شد و برای مدتی موقت صادرات نفت ایران را کاهش داد. در این راستا، ایالات متحده تحریم را بر بخش نفت ایران اعمال و تلاش کرد تا دسترسی شرکتها و اشخاص درگیر در تجات با ایران را مسدود کند. آمریکا از کشورهای جنوب شرق آسیا خواست که به اجرای صحیح تحریمها علیه ایران پایبند باشند، اما از سوی دیگر کشورهایی مانند مالزی و چین روابط بسیار دوستانه و بلندمدتی با ایران دارند.
براساس ادعاهای رسانههای غربی، انتقال نفت از ایران به چین از طریق مالزی منشاء تنش بین ایالات متحده و قدرتهای منطقهای مانند مالزی است، زیرا واشنگتن از کوالالامپور خواست تا تلاشهای بیشتری برای رسیدگی به این امر انجام دهد، اما موفقیت چندانی نداشت.
چرایی شکست سیاست فشار حداکثری
با این وجود، به نظر میرسد دولت دوم ترامپ به دنبال بازگشت فشار حداکثری بر صادرات نفت ایران است. بطوریکه، وال استریت ژورنال به نقل از منابع آگاه از برنامههای اولیه رئیس جمهور منتخب پرده برداشت و اعلام کرد که دونالد ترامپ قصد دارد رویکرد به اصطلاح «فشار حداکثری» علیه ایران را تجدید کند.
«سیاست فشار حداکثری» ترامپ یک استراتژی با هدف محدودکردن برنامه هستهای ایران و کاهش نفوذ آن در سراسر خاورمیانه است. این سیاست به دنبال تحقق این اهداف از طریق تحریمهای شدید اقتصادی، مسدود کردن مؤثر دسترسی ایران به سیستمهای مالی جهانی و کاهش درآمد حاصل از صادرات نفت بود. هدف از این رویکرد، وادار کردن ایران به مذاکره مجدد بر سر توافق هستهای بر اساس شرایط آمریکا یا حتی توقف کامل فعالیتهای هستهای خود بود.
ترامپ پس از خروج ایالات متحده از توافق هستهای ایران در سال ۲۰۱۸، تحریمها را مجدداً اعمال و ارتباط ایران را با بازارهای بین المللی نفت قطع کرد. تحریمها بر بخشهایی مانند صادرات فلزات، بانکداری و بانک مرکزی ایران گسترش یافت و داراییهای موجود در خارج از کشور را مسدود کرد. این انزوای سریع اقتصادی باعث کاهش موقتی شدید صادرات نفت ایران شد.
این سیاست هرچند تاثیر منفی بر اقتصاد ایران گذاشت، اما در تحقق اهداف خود به موفقیت نرسید. همچنین، درباره بازارهای جهانی نفت؛ تحریمهای ایالات متحده بر صادرات نفت ایران به کاهش شدید عرضه منجر شد و آمریکا را وادار کرد تا با متحدانی مانند عربستان سعودی برای افزایش تولید هماهنگ شود. علیرغم این تلاشها، قیمت نفت به طور متناوب افزایش یافت، به ویژه در طول تنشهای خلیج فارس که بر ترافیک نفتکشها در تنگه هرمز تأثیر گذاشت.
در حالی که خریداران سنتی مانند ژاپن و کره جنوبی با احتیاط نسبت به تحریمهای ایالات متحده عقب نشینی کردند، چین وارد عمل شد و از نفت با تخفیف ایران استفاده و پالایشگاههای مستقل کوچک چین شروع به تأمین نفت خام ایران کردند. این راهحل به چین اجازه داد تا از نفت ایران منتفع شود، اگرچه همچنان منبع تنش با واشنگتن است.
به باور تحلیلگران کاهش عمده صادرات نفت ایران، در صورتی که آمریکا تحریمها را افزایش دهد، میتواند به افزایش قیمت نفت منجر شود، در حالی که سایر موارد برابر است. همچنین، سایر تحلیلگران خاطرنشان میکنند که سایر سیاستهای احتمالی ترامپ، به ویژه تعرفههای وارداتی که او متعهد شده است، میتواند رشد اقتصادی جهانی و ایالات متحده و در نتیجه تقاضای نفت را کاهش دهد.
باید توجه داشت که اما موضع سختتر در قبال تهران مستلزم همکاری از سوی خریدار اصلی نفت پکن است که میتواند به جنگ تجاری وعده داده شده ترامپ با چین تبدیل شود. زیرا کاهش صادرات نفت ایران به چین نیز ضربه خواهد زد، این کشور مشتری اصلی نفت ایران است که بیش از ۹۰ درصد محمولههای نفتی تهران را خریداری میکند.
اگر تحریمها تشدید شوند، چین میتواند شاهد افزایش هزینههای نفت باشد که بر صنعت پالایش این کشور تأثیر میگذارد، بهویژه پالایشگاههای مستقل «کوچک» که قبلاً با چالشهای ناشی از تقاضای ضعیف سوخت و کاهش حاشیه سود مواجه هستند. بنابراین، بعید است که تحریمها علیه نفتکشها، شرکتها، نقل و انتقالات کشتی به کشتی (STS) و روشهای دور زدن آن، تأثیری پایدار بر تجارت نفت ایران داشته باشند.
برخی از کارشناسان باور دارند که به احتمال زیاد این تلاش ترامپ با شکست مواجه شود زیرا در سال ۲۰۱۸، قبل از اعمال تحریمها، صادرات ایران پس از امضای توافق هستهای با اوباما در سال ۲۰۱۴، به میزان قابل توجهی افزایش یافت. در آن دوره، تهران به بیش از ۲۰ کشور نفت خام صادر میکرد و زمانی که دونالد ترامپ ایران را تحریم کرد، صادرات ایران کاهش یافت.
اما کشورهای دیگر به دنبال ادامه واردات نفت ایران بودند که خود تهران صادرات خود را کاهش داد. زیرا، بلکه مشکل پرداخت باعث شد تهران درباره دلیل صادرات نفت خود به کشورهایی که از آن سود میبرند و به رشد اقتصادی دست مییابند تجدید نظر کند، در حالی که هیچ عایدی برای تهران نداشت. در نتیجه، دولت ایران تصمیم گرفت ارسال نفت به این کشورها را متوقف کند، زیرا بازدهی اقتصادی نداشت. بنابراین تولید و صادرات ایران کاهش یافت.
اما شرایط اکنون کاملا متفاوت است، زیرا بیشتر نفت ایران بجای ۲۰ کشور به چین صادر میشود که تابع آمریکا نبوده و سیستم پرداخت آن به اشکال مختلف صورت میگیرد. در نتیجه، سیستمهای بین المللی و بنابراین ترامپ نمیتواند بر پکن و ایران فشار بیاورد.
اهداف ترامپ
دونالد ترامپ که بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ به عنوان چهل و پنجمین رئیسجمهور ایالات متحده بود، در دوران ریاستجمهوری خود بر سیاستهایی برای رسیدن به اهدافی مانند «استقلال انرژی آمریکا» و «خودکفایی انرژی» تکیه کرد. این سیاستها مبتنی بر بهرهگیری از منابع طبیعی مانند نفت و زغالسنگ با شعار «اول آمریکا» و «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم» بود. هدف از این سیاستها تبدیل ایالات متحده به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان انرژی در جهان بود که به تقویت امنیت ملی، احیای اقتصاد و ایجاد فرصتهای شغلی جدید برای شرکتهای آمریکایی در بازارهای جهانی کمک میکرد.
اگرچه ترامپ به صراحت با برخی پروژههای انرژی پاک مانند پروژههای مربوط به خودروهای برقی مخالفت نکرد، اما درباره امکانسنجی این پروژهها در تامین نیازهای اساسی اقتصاد ابراز تردید کرد. او توانایی آنها را برای تامین انرژی کافی با هزینه معقول زیر سوال برد. علاوه بر این، ترامپ اهمیت همکاری بینالمللی برای مقابله با تغییرات آب و هوایی را کم اهمیت جلوه داد و این موضوع را یک «فریب» با هدف تضعیف اقتصاد ایالات متحده خواند. در نتیجه، او در سال ۲۰۱۷ از توافقنامه آب و هوایی پاریس خارج شد که منجر به تغییرات عمده در سیاست جهانی محیط زیست شد.
در این زمینه، تحلیلگران انتظار دارند که بازگشت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و بازگشت به قدرت منجر به تقویت مجدد این سیاستها، افزایش سرعت تولید سوختهای فسیلی و کاهش محدودیتهای نظارتی با تمرکز بر احیای اقتصاد داخلی و کاهش همکاریهای بین المللی در زمینه آب و هوا شود. این سیاستها ممکن است بر تلاشهای جهانی برای مقابله با تغییرات آب و هوایی و محدود کردن ابتکارات بینالمللی با هدف کاهش انتشار کربن تأثیر بگذارد.
همچنین، یکی از وعدههای ترامپ در انتخابات کاهش قیمت بنزین بوده که مرتبط با قیمت نفت است. بنابراین، از یکسو، ترامپ به دنبال افزایش تولید نفت است تا قیمت سوخت در بازار ایالات متحده کاهش یابد و از سوی دیگر، اعمال تحریمهای جدید برای نفت ایران میتواند قیمت نفت را دوباره افزایش دهد که به معنی افزایش قیمت سوخت است. در واقع، ترامپ باید بین اهداف و رویکردهای خود موازنه برقرار کند که در شرایط ژئوپلیتیکی منطقه بعید به نظر میرسد.
کد مطلب: 4030