دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰
کد مطلب : 3843
دولت دوازدهم به دلایلی متمایل به دور زدن تحریم نبود و فروش نفت ایران را به کانال‌های رسمی و تحریم‌پذیر محدود کرده بود که همین امر موجب محدودیت فروش و درآمد نفتی و تنگنای ارزی برای کشور شد؛ اما امروز ایران با اتکا به شبکه فروش نفت مختص خود، توانسته است حجم فروش نفت را به بیش از ۱.۵ میلیون بشکه در روز برساند.
فروش نفت ایران با ۲ برنامه در برابر تحریم‌ ضدضربه شد
یکی از روایت‌هایی که از ماه‌ها پیش مطرح شد، تکرار وقایع رخ داده در دوره گذشته ریاست جمهوری ترامپ بود. بدین معنا که رئیس جمهور جدید آمریکا مجددا همان سیاست‌ها را در قبال ایران اجرا خواهد کرد و البته این سیاست‌ها، آثاری مشابه آثار دور گذشته را بر اقتصاد ایران خواهد داشت.

صرف نظر از اینکه آیا رئیس جمهور جدید آمریکا سیاست پیشین خود در قبال ایران را عینا تکرار خواهد کرد یا طرحی نو در قبال تهران پیش می‌گیرد، تکرار بروز چالش‌های اقتصادی دوره گذشته در صورت تکرار همان سیاست‌ها، به دلایل زیر محلی از ابهام است. 

مهم‌ترین اقدامی که ترامپ در دوره گذشته ریاست جمهوری خود در قبال اقتصاد ایران انجام داد، خروج یک‌جانبه از برجبم و بازگرداندن تحریم‌های آمریکا علیه ایران بود. این اقدام، دو اثر مهم بر اقتصاد ایران گذاشت. اولین اثر این اقدام، محدود شدن فروش نفت و همچنین تبادلات مالی بین‌المللی کشور بود. این محدودیت‌ها باعث کاهش ورود ارز به کشور، رشد نرخ ارز، کسری بودجه دولت و در نهایت رشد تورم شد.

اثر دیگر نیز بازگشت تحریم‌ها و شعله‌ور شدن آتش انتظارات در ایران بود که خروج آمریکا از برجام، چشم‌اندازی تیره و تار از اقتصاد کشور را در ذهن اغلب مردم و فعالان اقتصادی ترسیم کرد. از همین‌رو شکل‌گیری انتظارات منفی، باعث تشدید شوک‌های اقتصادی ناشی از تحریم بر اقتصاد ایران شد. 

تحمیل شوک تحریمی جدید منتفی است
اکنون اما ایران در همان وضعیتی بوده که ترامپ برای آن تلاش کرد. دیگر توافقی در کار نیست و تمام تحریم‌های آمریکا علیه ایران در حال اجرا است. بنابراین تحمیل شوک تحریمی جدید به اقتصاد ایران تا حد بسیار زیادی منتفی خواهد بود. با این حال ممکن است که فرضیه تشدید تحریم‌ها و اجرای جدی‌تر آن مطرح شود. این فرضیه به طور خاص درباره فروش نفت مطرح شد و اینگونه گفته می‌شود که بازگشت ترامپ موجب محدود شدن فروش نفت کشور به کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه (نظیر تجربه سال ۹۹) شده و در پی آن، کسری بودجه دولت و جهش نرخ ارز، باعث بالا رفتن مجدد تورم خواهد شد. در این باره نیز چند نکته حائز اهمیت است.

یکی از اقدامات ایران در طول سه سال اخیر، خرید سهام پالایشگاه‌های فراسرزمینی بود. ایران در ازای تعمیر چند پالایشگاه در سوریه و ونزوئلا، به جای دریافت پول، سهام پالایشگاه‌ها را تملک کرده است. مالکیت ایران بر سهام این پالایشگاه‌ها باعث می‌شود تا این پالایشگاه‌ها به مشتری دائمی نفت ایران تبدیل شوند و فروش نفت به این پالایشگاه‌ها، به نوعی معامله داخلی محسوب شود. در نتیجه، این بخش از تقاضای نفت ایران، عملا مصون از تحریم است.

اظهارات مقامات بخش نفت کشور نشان می‌دهد در سال گذشته پالایشگاه‌های فراسرزمینی ایران، مشتری حدودا ۳۰۰ هزار بشکه در روز از نفت صادراتی کشور هستند. با توجه به ادامه این روند در سال جاری، رقم مذکور احتمالا تا ۵۰۰ هزار بشکه در روز هم افزایش بیابد. در چنین شرایطی، عملا فروش ۵۰۰ هزار بشکه نفت در روز، غیرقابل تحریم شد.

نکته دیگر درباره افت فروش نفت کشور به کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه در روز، طی سال ۹۹ است. سال ۹۹ با اوج‌گیری شیوع کرونا در سراسر جهان مصادف بود. در پی همه‌گیری کرونا در جهان، بسیاری از کشورها اقدام به قرنطینه‌های اجباری و تعطیلی فعالیت‌ها کردند. این سیاست باعث افت شدید فعالیت‌های اقتصادی و کاهش شدید تقاضای نفت‌ خام و همچنین افت شدید قیمت نفت شد. افت قیمت نفت به حدی بود که نرخ حواله معاملات آتی نفت وست تگزاس اینترمدییت (WTI) به رقم بی‌سابقه منفی ۴۰ دلار در هر بشکه رسید. کاهش تقاضای نفت خام در کنار کاهش شدید قیمت نفت، دو اتفاقی بودند که باعث کاهش شدید درآمد نفتی کشور شدند.

در چنین شرایطی، نسبت دادن کل مساله کاهش درآمد نفتی به سیاست‌های ترامپ، کاملا بی‌اساس تلقی می‌شود. در نتیجه اکنون که بحران کرونا برطرف شده، محدود شدن درآمد نفتی کشور به مانند سال ۹۹، بسیار دور از ذهن است.

نکته دیگر در رابطه با فروش نفت ایران در سال ۹۹، روش خاص فروش نفت دولت وقت بود. دولت دوازدهم به دلایل مختلف، تمایلی به دور زدن تحریم نداشت. از همین‌رو، فروش نفت ایران به کانال‌های رسمی و کاملا تحریم‌پذیر محدود شده بود. همین بی‌توجهی به ظرفیت شبکه غیررسمی فروش، باعث محدود شدن فروش نفت و در نهایت محدود شدن درآمد نفتی و تنگنای ارزی شدید برای کشور شد.

این موضوع هم، هیچ ارتباطی به اقدامات ترامپ و تحریم‌های اعمالی دولت وی بر اقتصاد ایران نداشت. اکنون اما ایران با اتکا به شبکه فروش نفت مختص خود، توانسته است حجم فروش نفت را به بیش از ۱.۵ میلیون بشکه در روز برساند. در چنین وضعیتی، اثرگذاری سیاست‌های ترامپ بر فروش نفت ایران به مراتب محدودتر خواهد شد.

موارد فوق و برخی موارد دیگر، نشان می‌دهد که اثرگذاری میدانی ترامپ بر اقتصاد ایران، آنگونه که در اذهان بخشی از جامعه تصور می‌شود، نخواهد بود. به بیان دیگر به نظر می‌رسد که اثر روانی ریاست جمهوری ترامپ بر اقتصاد ایران، به مراتب بیشتر از اثر واقعی و میدانی آن باشد. در چنین شرایطی، مدیریت انتظارات جامعه خصوصا در ۴ ماه باقی مانده از سال جاری، می‌تواند ثبات بازارهای مختلف را تا حد بسیار زیادی تضمین کند. 
  https://safireenergy.ir/vdcj.xetfuqeotsfzu.html
منبع : اقتصاد معاصر
نام شما
آدرس ايميل شما